میتونم تو لحظه های بی کسی واسه تو مرحم تنهایی باشم
میتونم با یه بغل یاس سفید تو شبات عطر ترانه بپاشم
میتونم از آسمون قصه ها واسه تو صدتا ستاره بچینم
میتونم حتی اگه دلت نخواد واسه تو روزی هزار بار بمیرم
میتونم با یه سلام گرمه تو تا ابد زندگیمو آبی کنم
میتونم رو شونه هات دردامو با هق هقم خالی کنم
میتونم با تو به هر جا برسم تو خواب اسمت رو فریاد بزنم
میتونم قصه ی دیوونگیمو تو کوچه های شهر داد بزنم
میتونم تا همیشه پا به پات توی هر قصه کنارت بمونم
میتونم زیر پر ستاره ها واست از لیلی و مجنون بخونم
میتونه نگاه مهربون تو منو تا مرز شقایق ببره
میتونه قشنگی چشمات من از یاد اقاقی ببره
میتونه دستای تو رو شونه هام خبر از یک شب یلدا رو بده
میتونه بوسه ی تو رو گونه هام واسه من نویده فردا رو بده
میتونه صدای گرم خنده هات همه ی قصه هامو رویایی کنه
میتونه گرمای مهربونیات همه ی زندگیمو مهتابی کنه
میتونه وجود سرد و خستم و شوق دیدار تو مبتلا کنه
میتونه حس غریب بودنت دردای زندگیمو دوا کنه
:: ??????? ?????:
دلنوشته های خودم ,
,
:: ????????:
میتونه حس غریب بودنت دردای زندگیمو دوا کنه ,
|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0